Sunday 28 February 2021

استمداد دوباره کارگران شیر پگاه تهران از قوه قضائیه/ زمین‌ها را به ما بازنمی‌گردانند

 

به گزارش خبرنگار ایلنا، گروهی از کارگران کارخانه صنایع شیر پگاه تهران، صبح امروز (۱۰ اسفند ماه) با تجمع مقابل ساختمان قوه قضائیه در خیابان ولیعصر تهران از مسئولان قضایی کشور برای رفع تصرف اراضی کارگران این کارخانه در منطقه تهران پارس درخواست استمداد کردند.

این چندمین بار در یک الی دو سال اخیر است که این کارگران در اعتراض به خلف وعده‌ها در دریافت زمین‌های خود که ازسوی یکی از نهادها تصرف شده، تجمع اعتراضی برگزار می‌کنند. آن‌ها فروردین ماه سال ۹۶، شهریور ماه سال ۹۷ و چندین روز متوالی در اسفند ماه سال ۹۸ به نشانه اعتراض تجمع کرده بودند.

حاضران در تجمع می‌گویند: چندین سال است ۷۰۰ نفر از کارگران خانواده شیر پگاه تهران منتظر دریافت ۱۵۰ هزار متر از زمین‌های مسکونی خود (علارغم گرفتن حکم تخلیه از دستگاه قضایی) هستند ولی هیچ پاسخ روشنی به ما داده نمی‌شود و معلوم نیست پس از سال‌ها انتظار چه زمانی قرار است با این زمین‌ها صاحبِ یک سرپناه شویم.

از قرار معلوم از حدود ۲۰ سال پیش صنایع شیر پگاه برای خانه‌دار کردن بیش از ۷۰۰ کارگر این واحد صنعتی، قطعه زمینی به وسعت حدود ۱۵۰ هزار متر را در محدوده شهرک حکیمیه تهران پارس تهیه و واگذار می‌کند. ظاهرا این زمین‌ها بعدا توسط یکی از نهادها تصرف شده و کارگران پگاه علارغم گرفتن حکم تخلیه از دستگاه قضایی هنوز نتوانسته‌اند به زمین‌های خود برسند.

یکی از معرضین می‌گوید: در آخرین اقدام که با حمایت مدیریت سابق مجموعه پگاه تهران همراه بود قرار شد دو ماه پیش زمین‌های مسکونی تحویل کارگران داده شود اما همچنان معطل هستیم و هیچ اقدامی از سوی مسئولان این نهاد صورت نمی‌گیرد.​

تجمع بازنشستگان کارگری مقابل تامین اجتماعی/ دور جدید همسان‌سازی همین امسال اجرایی شود

 

ه گزارش خبرنگار ایلنا، امروز (دهم اسفند)، بازنشستگان کارگری در اعتراض به سیاست‌های مزدی دولت در مقابل سازمان تامین اجتماعی تجمع کردند؛ همزمان در برخی شهرستانها، بازنشستگان کارگری مقابل ادارات تامین اجتماعی جمع شدند.

این تجمع از ساعت ۱۰:۳۰ تا حدود ظهر ادامه یافت؛ بازنشستگان حاضر در تجمع، خواسته‌های خود را به این ترتیب بیان می‌کنند: افزایش مستمری‌ها به اندازه خط فقر و سبد معاش؛ اجرای دور جدید همسان‌سازی در همین سال جاری؛ ارائه خدمات درمانی رایگان به بازنشستگان؛ برخورداری از حق مشارکت مستقل و پرداخت بدهی‌های دولت به سازمان تامین اجتماعی.

یکی از حاضران در تجمع امروز، در این رابطه گفت: چرا باید مدیران دولتی، حقوق نجومی بگیرند اما دستمزد بازنشسته زیر سه میلیون تومان باشد؛ هزینه‌ها دلاری است اما دستمزد ما ریالی و ناچیز است!

سایه‌ی ویرانگر بیکاری بر سر ۲۶ هزار شاغل شرکت‌های هواپیمایی/ لزوم آمادگی دولت برای پیشگیری از بحران

 

به گزارش خبرنگار ایلنا، چرخ‌های هواپیماها تا همین چند وقت پیش هم با دردسر بازمی‌شدند اما مدتی است که این چرخ‌ها کاربرد چندانی ندارند و باز شدن یا نشدنشان مسئله نیست. حالا کمتر کسی به فرود فکر می‌کند چراکه پروازی در کار نیست. «کرونا» به آنچنان بحرانی تبدیل شده است که کمتر شرکت هواپیمایی تصور می‌کرد روزی مرضی بدتر از تحریم‌ها به اقتصاد رو به احتضار صنعتِ حمل و نقل هوایی، تیرخلاص را بزند.

 فرودگاه‌های امام خمینی (ره) که زمانی روزانه هزاران مسافر را به کشورهای دور و نزدیک بدرقه می‌کرد، به راهروها و سالن‌های خالی از مسافر و همراه آن تبدیل شده‌ است؛ حتی کافی‌شاپ‌های فرودگاه امام هم به دلیل رکود مطلق تعطیل شده‌اند؛ البته شرکت‌های هواپیمایی ایران در به آشیانه نشاندن هواپیماهای خود بی‌رقیب نیستند و پاندمی کرونا تمامی شبکه جهانی پروازها را زمین‌گیر کرده است.

اقتصاد این صنعت، «به نازکی مو» رسیده و چه بسا با استمرار فشارها پاره شود؛ امری که به بیکاری هزاران نفر به شکل مستقیم و صدها هزار نفر به شکل غیرمستقیم منتهی می‌شود.

بحران در بزرگترین شرکت هواپیمایی کشور

یکی از همین شرکت‌ها یعنی بزرگترین و قدمی‌ترین آن‌ها «ایران‌ایر» که سابقه تاسیس آن به سال ۱۳۴۰ بازمی‌گردد، ۲۳ هزار حقوق‌بگیر دارد که از این تعداد ۱۳ هزار بازنشسته «صندوق بازنشستگی هما» هستند. به گفته «علیرضا برخور» مدیرعامل این مجموعه، با احتساب کارکنان شرکت‌های اقماری، ایران‌ایر ماهیانه ۱۶۳ میلیارد تومان حقوق به این چند هزار نفر پرداخت می‌کند؛ در حالی که به گفته وی این شرکت به دلیل وجود ۲۰ هزار میلیارد تومان زیان انباشته (حدود ۸۲۰ میلیون دلار) و کاهش درآمدهای خود قادر به پرداخت حقوق کارکنان و بازنشسته‌های خود نیست.

وسعت تعهدات این شرکت در حوزه پرسنلی نشان می‌دهد که هر اتفاقی در حوزه منابع انسانی، به بیکاری عده زیادی منجر می‌شود. در کل مجموعه شرکت‌های هواپیمایی کشور، به دلیل کاهش ۴۳ درصدی مسافران پروازهای داخلی و ۹۶ درصدی مسافران پروازهای بین‌المللی در ۶ ماه گذشته بیش از ۲ هزار میلیارد تومان زیان متحمل شده‌اند. از طرفی وضع محدودیت بر پذیرش مسافر در پروازهای داخلی که به دستور ستاد ملی مقابله با کرونا انجام می‌شود، آنچنان غائله‌ای در اقتصاد بر روی زمین افتاده‌ای شرکت‌های هواپیمایی ایجاد کرده است که استفاده از ابزار تعدیل نیرو برای برداشته شدن این محدودیت چندان دور از نظر نیست.

به ویژه اینکه سازمان هواپیمایی آب پاکی را بر روی دست شرکت‌ها ریخت: «با وجود عدم الزام محدودیت پذیرش مسافر در پروازها در دستورالعمل‌های ارسالی از جانب «سازمان بین‌المللی هوانوردی» (ایکائو) به دلیل ابلاغ پروتکل فوق از طرف ستاد مرکزی مقابله با کرونا، این محدودیت به شرکت‌های هواپیمایی اعلام‌ شده و تا ابلاغ جدید این ستاد مبنی بر رفع محدودیت رعایت پروتکل توسط شرکت‌ها الزامی و انجام آن توسط سازمان هواپیمایی کشوری نظارت خواهد شد.»

تعدیل نیرو و پرداخت نشدن حقوق کارکنان

البته شرکت‌های هواپیمایی مدعی هستند که به بهانه محدودیت‌های وضع شده برای کنترل شیوع کرونا، به دنبال تعدیل نیرو نرفته‌اند اما در ماه‌های گذشته پرداخت نشدن حقوق‌ها و تعدیل نیرو در یکی از همین شرکت موجب برانگیختن اعتراض کارکنان آن‌ها شد؛ کارکنان حمل و نقل شرکت ایران‌ایر در شهریور ماه سال جاری در اعتراض به پرداخت نشدن ۵ ماه حقوق مقابل واحد حمل و نقل خلبانان اجتماع کردند. همچنین در سال جاری قرارداد تعدادی از کارکنان یکی از شرکت‌های پیمانکاری «هواپیمایی کارون» تمدید نشد؛ البته شرکت‌های مادر مسئولیت تعدیل نیرو در مجموعه‌های پیمانکاری خود را برعهده نمی‌گیرند و برای نمونه مدیر منطقه جنوب هواپیمایی کارون در این مورد گفت: «از آنجا که این بحث در راستای تصمیمات کلان این شرکت صورت گرفته، دفتر اهواز این شرکت امکان پاسخگویی را ندارد. یک مسئول در دفتر مدیرعامل این هواپیمایی اعلام کرد: «از آنجا که این شرکت خصوصی است دلیلی به پاسخگویی نمی‌بیند.»

با اینکه تعدیل نیرو در مجموعه‌های پیمانکاری ارتباط مستقیمی با مجموعه‌های مادر پیدا نمی‌کند اما کاهش هزینه‌ها به واسطه کمبود منابع مالی بهانه‌ای برای انجام این کار است که به هر شکل به نحوی توسط شرکت‌ها جور می‌شود. تصمیم‌های شرکت‌های مادر در قبال مدیریت هزینه‌ها هم شرکت‌های اقماری را وادار به تعدیل نیرو می‌کند و چه بسا این امر بدون موافقت شرکت‌های مادر انجام نشود اما در کل به دلیل بار بالای اشتغالزایی در این صنعت، تعدیل نیرو اتفاق شومی است.

چه تعداد در معرض بیکاری هستند؟ 

بررسی سالنامه آماری سال ۹۸، سازمان هواپیمایی کشوری که آخرین سالنامه منتشر شده است، نشان می‌دهد که ۱۷ شرکت هواپیمایی در مجموع ۲۶ هزار و ۴۷ نفر نیرو دارند که رده‌های شغلی خلبان و کمک خلبان، مهماندار، مهندس پرواز، مهندسی و تعمیرات، خدمات فرودگاهی، بازرگانی، حراست، اداری و مالی و سایر رده‌های شغلی مشغول هستند. این شرکت‌ها در حوزه خدمات فرودگاهی ۵ هزار و ۱۹۹ نفر نیرو دارند که به سبب به حداقل رسیدن فعالیت‌های فرودگاه‌ها، با بیشترین خطر بیکاری مواجه هستند. به همین دلیل باید تهدیدهای شکل گرفته حول فعالیت‌های این شرکت‌ها که شامل زیان انباشته، هزینه‌های بالای تعمیرات، نگهداری، خرید قطعه، تحریم‌های فلج‌کننده، کاهش قابل ملاحظه تعداد مسافران، به صرفه نبودن تردد با محدودیت‌های وضع شده در زمینه فروش بلیت را جدی گرفت. «مقصود اسعدی سامانی» دبیر انجمن شرکت‌های هواپیمایی، اشاره به همین نگرانی‌هایی کرد که موجب شده شرکت‌های هواپیمایی صورت‌های مالی خود را از طریق سازمان هواپیمایی کشوری به وزارت راه و شهرسازی ارسال کنند.

 لازم است که دولت تدبیری را اتخاذ کند

وی با بیان اینکه منتظر هستیم که دولت از شرکت‌ها حمایت کند، به زیان‌هایی که کرونا به صنعت حمل و نقل هوایی وارد کرده، اشاره کرد و به ایلنا، گفت: «صنعت هواپیمایی در ایران مانند تمام کشورها وارد بحران شده و زیان‌های شدیدی را متحمل شده است اما در ایران به دلیل افزایش نرخ ارز و تاثیرات تحریم‌ها و محدودیت ۶۰ درصدی در زمینه فروش بلیت، زیان‌های شرکت‌های هواپیمایی نسبت به شرکت‌های هواپیمایی خارجی، مضاعف‌تر شده است.»

وی افزود: «لازم است که دولت تدبیری را اتخاذ کند که شرکت‌ها بتوانند حقوق پرسنل خود را پرداخت کنند؛ به ویژه در شرایط کرونا که کار آنچنانی برای نیروهای شاغل در آن‌ها وجود ندارد؛ البته شرکت‌ها در راستای عمل به رسالت اجتماعی خود، دست به تعدیل نیرو نزده‌اند تا به تعداد بیکاران اضافه نشود. در این میان سطح درآمدهای شرکت‌ها در دوران کرونا، صرفا تکاپوی پرداخت حقوق پرسنل را می‌کند. در نتیجه شرکت‌ها از منابع کافی برای جایگزینی قطعات و موتور هواپیما و مجموعه اقداماتی که برای سرپا نگه داشتن هواپیما لازم است، برخوردار نیستند. با این وضعیت هواپیماها به تدریج از چرخه عملیاتی خارج می‌شوند. از همین رو، تامین منابع ارزی و ریالی شرکت‌ها اهمیت بسیاری دارد. امیدواریم که دولت زیان شرکت‌ها را پوشش دهد و تسهیلاتی که آن‌ها نیاز دارند، را در اختیارشان بگذارد؛ چراکه در شرایط موجود، سرپا ماندن شرکت‌ها بسیار سخت است.» 

اقدام‌هایی برای حمایت از شرکت‌ها

با وجود اینکه شرکت‌های هواپیمایی از لحاظ مالی در تنگنا قرار دارند و متاثر از کرونا تعطیلی آن‌ها بیش از هر زمانی به یک تهدید واقعی و ملموس تبدیل شده است اما مجموعه اقدام‌هایی هم برای حمایت از آن‌ها شده است؛ مانند: افزایش ۱۰ درصدی نرخ بلیت هواپیما در آبان ماه سال جاری، پرداخت تسهیلات حمایتی ارزان قیمت، تامین سوخت ارزان برای هواپیماهای مسافربری. البته در مورد پرداخت ارز ۴۲۰۰ تومانی به این شرکت‌ها هم گمانه‌زنی‌هایی مطرح و گفته می‌شود که ۱۲ شرکت اصلی هواپیمایی در سال گذشته، ۱۵۳میلیون یورو ارز ۴۲۰۰ و حدود ۳۰۰ میلیون یورو ارز نیمایی دریافت کرده‌‎اند.

تردید در تامین ارز ۴۲۰۰

همچنین گفته می‌شود که این شرکت‌ها تا آبان ماه سال جاری ۵۳۶ هزار یورو ارز ۴۲۰۰ تومانی و بالغ بر ۷۵ میلیون یورو ارز نیمایی دریافت کرده‎اند. این در حالی است که دبیر انجمن شرکت‌های هواپیمایی دریافت ارز ۴۲۰۰ را از تاریخ ۲۵ مردادماه سال ۹۷ تکذیب می‌کند.

وی پیشتر در این مورد به ایلنا گفته بود که بانک مرکزی از تاریخ یاد شده بخشنامه‌ای را صادر کرد که بر مبنای آن شرکت‌های هواپیمایی، فقط می‌توانند ارز با نرخ بر مبنای سامانه ETS یا از طریق ثبت خدمت و ثبت سفارش ارز نیمایی دریافت کنند. اسعدی سامانی در همین حال اعلام کرد که «بانک مرکزی به اندازه نیاز شرکت‌ها ارز نیمایی در اختیار آن‌ها قرار نداد و بخش عمده ارز مورد نیاز شرکت‌های هواپیمایی از طریق بازار آزاد تامین شد.»

با این همه، وجود حمایت‌هایی از جنس تسهیلات ارزان قیمت و یارانه غیرمستقیم سوخت عیان است اما در اینکه با این نیمچه حمایت‌ها بتوان شرکت‌ها را از ورشکستگی کامل نجات داد و اشتغال آن‌ها را حفظ کرد، تردیدهای جدی وجود دارد. با توجه به اینکه چشم‌انداز مقابله با کرونا به سبب تردیدهایی که در زمینه تامین به موقع واکسن از طریق ساز و کار کواکس وجود دارد، نمی‌توان در کوتاه مدت به رونق گرفتن پروازهای داخلی و برداشته شدن سایه تعدیل نیرو از بالای سر حدود ۲۶ هزار شاغل این شرکت‌ها دل خوش کرد.

شرکت‌های هواپیمایی ناتوان در نجات خود

واقعیت این است که یا دولت باید این شرکت‌ها را تا زمان روشن شدن چشم اندازهای خروج از بحران، به معنای واقعی همراهی کند یا کج دار و مریز آن‌ها را راضی نگه دارد که در این صورت بیکاری و احتمال افزایش سوانح هوایی به نسبت تعداد سفرها، جدی‌ترین پیامدهای پیش روی این صنعت هستند. در این لحظه نسبت به اینکه این صنعت زیر فشار اقتصادی کرونا، دیگر به تنهایی قادر به نجات خود نیست، تردیدی وجود ندارد. در نتیجه دستگاه‌های مسئول مانند وزارت کار، وزارت راه و شهرسازی و سازمان برنامه و بودجه باید برای جلوگیری شکستن موج ویرانگر بیکاری در این صنعت آماده باشند.

امام جمعه رشت: پوشش زن نباید موجب تحریک دیگران شود / زن نباید لباس مردان را بر تن کند

 

مام جمعه رشت با گلایه ‌از کارگردانان و نویسندگان گفت:‌ ‌برخی فیلم‌ها و سریال‌ها مروج ابتذال ‌شده‌اند.

امام جمعه رشت با گلایه ‌از کارگردانان و نویسندگان گفت:‌ ‌برخی فیلم‌ها و سریال‌ها مروج ابتذال ‌شده‌اند.

آیت‌الله رسول فلاحتی ظهر امروز در خطبه‌های نماز جمعه در مصلی امام خمینی(ره) رشت با اشاره به مسئله رعایت عفت و شرم در پوشش اظهار داشت: پوشش انسان به‌ویژه پوشش زن باید به‌گونه‌ای باشد که بدن را بپوشاند و بدن‌نما و موجب تحریک دیگران نشود.

نماینده ولی‌فقیه در گیلان افزود: زن نباید لباس مردان را بر تن کند و مردان نیز نباید لباس زنان را بر تن کنند و اینکه عده‌ای می‌گویند برای ما فرقی نمی‌کند که لباس مرد بپوشیم یا زن، غلط است و این کار نه‌تنها خلاف شرع است بلکه خلاف عقلانیت است.

لباس شهرت یعنی لباسی که انگشت‌نما باشد، حرام است

امام جمعه رشت با بیان اینکه برخی کارگردانان و نویسندگان فیلم‌های ما هم دقت‌های لازم را در برخی امور ندارند تصریح کرد: “لباس شهرت” از دیدگاه اسلام حرام است؛ لباس شهرت به این معناست که زن و مرد لباسی بپوشند که انگشت‌نما باشد.

وی بیان داشت: “لباس” انسان باید مروج ابتذال نباشد چراکه دشمنان دین می‌خواهند ما از آئین مذهبی و ملی خود دور شویم زیرا می‌دانند ملت‌های اسلامی از اهل‌بیت عصمت و طهارت تبعیت می‌کنند و این امر منجر به ویرانی قدرت‌های سلطه خواهد شد.

رئیس ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر استان گیلان خاطرنشان کرد: با بیان اینکه قدرت‌های سلطه امروز از ابزارها و شیوه‌های مختلف برای دور شدن ملت‌های اسلامی و شیعی از عمل به آئین ملی و مذهبی استفاده می‌ک

منتقد سینما: هنرمندان کاربلد تلویزیون دوباره دعوت به‌کار شوند

 

منتقد سینما و تلویزیون گفت: تا زمانی که هنرمندان کاربلد دوباره برای ساخت آثار خوب به تلویزیون دعوت نشوند، همچنان شاهد پر شدن آنتن با آثار ضعیف و زیر متوسط هستیم که نتیجه آن دلزدگی مخاطب، قهر مردم با تلویزیون و هدر رفتن بیت‌المال است.

جبار آذین روز جمعهدر گفت و گو با خبرنگار فرهنگی ایرنا، درباره ارزیابی‌اش از عملکرد کمدی‌سازان تلویزیون در سال جاری اظهار داشت: تلویزیون مدت‌هاست از مسیر تولید و ساخت سریال‌های استاندارد با یاری هنرمندان حرفه‌ای فاصله گرفته و این مساله به ویژه در عرصه طنز و کمدی به شدت قابل مشاهده شده است.

وی با بیان این مطلب که برخی مسوولان تلویزیون به دنبال کپی‌برداری از برنامه‌های ماهواره‌ای هستند، توضیح داد: آنتن در اختیار برنامه‌های کپی‌برداری شده است و بسیاری از هنرمندان طنزپرداز به دلیل بدعهدی تلویزیون به جاهای دیگری کوچ کرده‌اند. هم اکنون برخی هنرمندان درجه یک و حرفه‌ای کشور در فضاهای دیگر به جز تلویزیون مشغول فعالیت هستند.

آذین با تاکید بر این‌که شاهد تولید آثار خوب طنز نیستیم افزود: نمونه اخیر این موضوع سریال صفر بیست و یک بود که با انتقادهای فراوانی روبرو شد. صفر بیست و یک سریال بسیار ضعیفی بود که از نظر مضمون، بازی، فیلمنامه و کارگردانی هیچ جای دفاعی نداشت.

این منتقد سینما و تلویزیون فصل ششم سریال پایتخت را نیز ناموفق خواند و توضیح داد: سریال پایتخت مدت‌هاست که تاریخ مصرفش تمام شده و با یک سری موقعیت‌ها و شوخی‌های طنز سطحی خودش را به جلو می‌برد. اگر قرار باشد سریال جنبه‌های خانوادگی و طنزش قدرتمند شود نیاز دارد در تمام زمینه‌های موضوعی و کارگردانی مورد بازنگری قرار گیرد.

برنامه‌سازی بر اساس سلیقه حامیان مالی تلویزیونی

وی با تاکید بر این نکته که باید تحول اساسی در نگاه مدیران تلویزیون ایجاد شود گفت: به جای آنکه به تولیدات تلویزیونی نگاه ملی داشته باشیم و نیازهای مخاطب را دریابیم در حال برنامه‌سازی بر اساس سلیقه حامیان مالی هستیم که این اقدام یک غلط مفرط است. مردم با مشکلات فراوانی مثل فقر، گرانی و کرونا مواجه هستند و در این شرایط به امید و نشاط و شادمانی نیاز دارند. تلویزیون در این زمینه کم کار و ناتوان است.

آذین به جای خالی هنرمندان حرفه ای طنزپرداز در تلویزیون اشاره و تاکید کرد: آدم‌هایی مثل رضا عطاران می‌توانند باز هم کمدی بسازند. سروش صحت به عنوان یک هنرمند مجموعه‌ساز باید به جای مجری‌گری سریالی مثل ساختمان پزشکان را بسازد.

این منتقد افزود: هنرمندانی مثل مهران مدیری که روزگاری بهترین طنزها را تولید می‌کردند مدت‌هاست از زمانه و نیاز مخاطب عقب افتادند. به همین دلیل است که طنزهای کنونی این هنرمندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد. چون مضمون آنها حرف روز نیست .

شاهوار محل حضور شکارچیان استان‌های شمالی/متخلفان دستگیر شدند

شاهرود- رئیس اداره محیط‌زیست شاهرود از حضور شکارچیان استان‌های شمالی در منطقه شاهوار این شهرستان خبر داد و گفت: با هوشیاری مأموران یگان محیط‌زیست این متخلفان دستگیر شدند.شاهوار محل حضور شکارچیان استان‌های شمالی/متخلفان دستگیر شدند

علی‌اکبر قربانلو در گفتگو با خبرنگار مهر، ضمن بیان اینکه گروه سیار مأموران یگان حفاظت محیط‌زیست شاهرود در منطقه آزاد شاهوار نزدیک تاش به خودروی سمند غیربومی مشکوک شدند، ابراز داشت: مأموران پس از دوربین‌کشی دو فرد مسلح را مشاهده و برای دستگیری آن‌ها اقدام کردند.

وی ضمن بیان اینکه متخلفان با مشاهده مأموران اقدام به فرار کردند که پس از تعقیب مأموران موفق به دستگیری یکی از این افراد شدند، افزود: بلافاصله با همکاری عوامل کلانتری مجن و با هماهنگی با قاضی بسطام از محل بیتوته متخلفان بازرسی به عمل آمد.

رئیس اداره محیط‌زیست شاهرود بابیان اینکه چهار نفر از متخلفان در محل بیتوته حضور داشتند، ابراز داشت: یک قبضه سلاح گلوله‌زنی واگذار به غیر و لاشه و پوست گوسفند وحشی از نوع میش و تعدادی فشنگ غیرمجاز و مجاز، چاقو، دوربین شکاری و دیگر ادوات شکار از آن‌ها کشف و ضبط شد.

قربانلو ضمن بیان اینکه متخلفان برای از بین بردن آثار جرم و شکار و صید به‌قصد فریب مأموران یگان محیط‌زیست در حال سوزاندن جگر میش و یک قطعه کبک در داخل بخاری هیزمی بودند، در ادامه تصریح کرد: این متخلفان که همگی از استان‌های شمالی بودند دستگیر شدند.

وی بابیان اینکه متخلفان از چنگ مأموران یگان حفاظت اداره محیط‌زیست شاهرود نمی‌توانند فرار کنند، افزود: از اهالی روستاهای بخش بسطام نیز تقاضا داریم با متخلفان غیربومی همکاری نکنند و دامداری و اتاق در اختیار آن‌ها قرار ندهند چراکه طبق قانون مجرم بوده و مجازات در انتظار آن‌ها خواهد بود.

۲۳ گونه از پرندگان مهاجر تالاب میانکاله درگیر بیماری بوتولیسم شدند

 

رییس اداره حیات وحش محیط‌زیست مازندران گفت: تاکنون بیماری بوتولیسم در ۲۳ گونه از پرندگان مهاجر وحشی در تالاب بین‌المللی میانکاله مشاهده شد.۲۳ گونه از پرندگان مهاجر تالاب میانکاله درگیر بیماری بوتولیسم شدند

کوروس ربیعی روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: براساس آمار تاکنون حدود ۱۷ هزار بال از این پرندگان وحشی بر اثر بیماری بوتولیسم ناشی از مسمومیت غذایی در تالاب بین المللی میانکاله تلف شدند و این روند نیز با گذشت یک ماه همچنان ادامه دارد.

وی بیشترین تلفات ناشی از بیماری بوتولیسم را مربوط به گونه های فلامینگو، کشیم بزرگ ، مرغابی ها و چنگر معمولی دانست و دلیل آن را ازدیاد جمعیت این گونه ها در تالاب میانکاله اعلام کرد و اظهار داشت: تاکنون ۹۰ درصد از تلفات پرندگان مهاجر وحشی ناشی از بوتولیسم مربوط به این چهارگونه بود که بیشترین جمعیت ساکن در تالاب را نیز به خود اختصاص دادند.
ربیعی گفت: پیش بینی می شود روند صعودی تلفات پرندگان مهاجر وحشی ناشی از بوتولیسم حداقل تا پایان هفته جاری و قبل از شروع مهاجرت معکوس همچنان ادامه داشته باشد و پس از آن با شروع مهاجرت معکوس احتمال کاهش تلفات قطعاً وجود دارد.

پرخوری دلیل صعودی شدن تلفات

رییس اداره حیات وحش مازندران یکی از مهمترین دلایل روند صعودی آمار تلفات را ناشی از پرخوری این پرندگان در تغذیه دانست و گفت: پرندگان مهاجر در زمان آغاز مهاجرت معکوس برای انجام سفری طولانی به ذخیره سازی انرژی می پردازند که روزهای پرخوری آنان نسبت به زمان عادی است که میزان آلودگی را در بدن آنان افزایش می دهد.

ربیعی فرود بین راهی هنگام مهاجرت معکوس برخی از گونه های پرندگان در تالاب میانکاله و توقف ۲ روزه جمع آوری لاشه پرندگان به دلیل برودت شدید هوای اواخر هفته گذشته را از دیگر دلایل روند صعودی تلفات پرندگان مهاجر وحشی ناشی از بوتولیسم در این تالاب اعلام کرد.

تلفات پرندگان مهاجر وحشی ناشی از آنچه که سازمان دامپزشکی کل کشور بوتولیسم نوعی مسمومیت غذایی اعلام کرد برای دومین سال متوالی نهم بهمن ماه سال جاری نیز شروع شد و در یک ماه اخیر مرگ ۱۷ هزار بال از پرندگان وحشی را رقم زد و این روند همچنان ادامه دارد.

سال ۹۸ نیز این بیماری که دوم بهمن ماه آغاز شد و تا ۲۴ اسفندماه ادامه داشت، باعث تلفات حدود ۵۰ هزار بال از این پرندگان وحشی را در تالاب بین المللی میانکاله و خلیج گرگان در استان های مازندران و گلستان رقم زد.

تالاب بین المللی میانکاله با حدود ۴۰ هزار هکتار مساحت در شرق استان مازندران واقع و تا اینچه برون در استان گلستان ادامه دارد و همساله این منطقه به دلیل داشتن ذخیرگاه مناسب غذایی یکی از مناطق جمعیت پذیر پرندگان در فصول چهارگانه است به طوری که برآورد می شود به طور میانگین سالانه بیش از ۱۳۰ تا ۱۵۰ گونه از پرندگان مهاجر وحشی و بومی با جمعیت ۱.۵ میلیون بال در این تالاب تغذیه می کنند.

اگرچه در یک دهه اخیر به دلیل کاهش آب ورودی و خشکسالی حدود ۱۴ هزار هکتار از مساحت تالاب بین المللی میانکاله خشک شد، ولی همچنان این ذخیرگاه زیست کره یکی از مناطق مهاجرت پذیر برای پرندگان مهاجر محسوب می شود.

علت تلف شدن ماهی‌ها در سواحل عسلویه مشخص شد

 

علت تلف شدن ماهی‌ها در سواحل عسلویه مشخص شد

مدیر کل دفتر حفاظت از زیست بوم‌های دریایی سازمان محیط زیست در مورد تلف شدن ماهی‌ها در سواحل عسلویه، گفت: علت تلف شدن آنها نشت نفت نبوده، بلکه صیادها این ماهی‌ها را همراه ماهی تن صید کردند و چون ارزش اقتصادی چندانی نداشته، دوباره به آب ریختند و لاشه‌ی آنها به ساحل رسیده است.

«داوود میرشکار» مدیرکل دفتر حفاظت از زیست بوم‌های دریایی سازمان محیط زیست در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا با اشاره به خبر تلف شدن ماهی‌ها در سواحل عسلویه به دلیل احتمالی نشت نفت به دریا، بیان کرد: این موضوع به آلودگی نفتی آب ارتباط ندارد و طبق گزارشی که همکارانم دریافت کردند و بررسی‌های میدانی از واحدهای مستقر، هیچ مشکل زیست محیطی مشاهده نشده است.

وی ادامه داد: این گونه معمولا تا اردیبهشت ماه در خلیج فارس می‌ماند و بعضی شناورهای صیادی اینها را با ماهی تن صید می‌کنند و چون ارزش اقتصادی چندانی ندارد، اینها را بعد از صید دوباره به دریا می‌ریزند و دلیل تلف شدن ماهی‌ها همین بوده و نه آلودگی نفتی.

میرشکار افزود: لاشه‌ی همه‌ی ماهی‌ها از یک گونه‌ی خاص با اندازه‌های مشخص بوده که به ساحل رسیده است هنوز مقصر این اتفاق شناسایی نشده است، چون معمولا دورتر از ساحل ماهی را به دریا می‌ریزند.

وی ادامه داد: یقینا اگر این افراد شناسایی شوند، مورد پیگرد قانونی قرار خواهند گرفت و متاسفانه روالی است که بعضی اوقات صیادان این کار را انجام می‌دهند، به طور مثال گاهی ماهی‌ها ریز بوده یا به واسطه‌ی خراب شدن سیستم سرمایشی خراب شدند که همه را به دریا می‌ریزند که متاسفانه از این دست گزارش‌ها قبلا هم داشتیم.

میرشکار با اشاره به آسیب زیست محیطی این کار، گفت: این عملکرد آسیب به بار می‌آورد و باعث آلودگی زیست محیطی می‌شود و متاسفانه چون خارج از بنادر این کار را می‌کنند قابل بررسی نیست، مگر اینکه زمان این کار یگان سازمان شیلات با گشت زنی آنها را ببیند چون در غیر این صورت لاشه‌ها به ساحل می‌رسد و پیگیری آن مشکل است.

وی در پایان در مورد میزان ماهی تلف شده در ساحل افزود: هنوز برآوردی از این ماهی‌هایی که همراه با ماهی‌های تن به ساحل رسیده است، نداشتیم.

تلف شدن بیش از ۱۸ هزار بال پرنده مهاجر در تالاب میانکاله

 

مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران شمار پرندگان تلف شده در تالاب بین المللی میانکاله وخلیج گرگان را بیش از ۱۸ هزار بال اعلام کرد.تلف شدن بیش از ۱۸ هزار بال پرنده مهاجر در تالاب میانکاله

حسینعلی ابراهیمی در گفتگو با خبرنگار مهر بااشاره به وقوع تلفات غیرعادی در پرندگان مهاجر آبزی در تالاب بین المللی میانکاله وخلیج گرگان اظهار داشت: طی یکماه گذشته ۱۸ هزار ۲۳۳ بال پرنده مهاجر آبزی در این منطقه تلف و لاشه آنها جمع آوری شده و از این میزان هزار و۳۵۹ قطعه امروز تلف شده است.

وی با بیان اینکه عملیات پایش و جمع آوری لاشه پرندگان مهاجر آبزی با اعزام اکیپ‌هایی از محیطبانان و کارشناسان اداره کل حفاظت محیط زیست، کارشناسان بهشهر وگلوگاه انجام می‌شود، افزود: بیشترین گونه‌های تلف شده از نوع چنگر معمولی، فلامینگو ومرغابی و کشیم هستند که از سطح خلیج گرگان وساحل میانکاله جمع آوری شده است.

ابراهیمی تصریح کرد: عملیات پایش وجمع آوری لاشه‌ها با استفاده از قایق، تراکتور، تراکسور و به صورت پیاده در بخشی از ساحل گلوگاه، داخل تالاب و و خلیج در بندر ترکمن انجام شد.

واکنش محیط زیست فارس به شیرآزاری در باغ وحش شیراز

 

روابط عمومی حفاظت محیط زیست استان فارس، در واکنش به انتشار تصاویری خشونت‌آمیز و غیرانسانی با یک قلاده شیر منصوب به باغ وحش شیراز، اعلام کرد که این اداره کل خواستار توضیح مدیر مجموعه باغ وحش شیراز شده است.واکنش محیط زیست فارس به شیرآزاری در باغ وحش شیراز

به گزارش ایلنا روابط عمومی حفاظت محیط زیست استان فارس با ارسال گزارشی به رسانه‌ها اعلام کرد که در مورد علت ظاهر خون‌آلود شیر مورد اشاره، مسئولان باغ وحش شیراز مدعی شده‌اند که علت ناشی از گازگرفتگی بخشی از فنس‌ها بوده است؛ اما موضوع توسط کارشناسان در دست بررسی است.

براساس اعلام این روابط عمومی، در صورت اثبات هرگونه بد رفتاری با حیوانات، موضوع از طریق مراجع قضایی تحت پیگرد قرار خواهد گرفت.

روابط عمومی محیط زیست فارس همچنین با استناد به گزارش مدیریت باغ وحش شیراز اعلام کرده که کارگر متخلف مدت‌ها پیش از آن مجموعه اخراج شده است.

براساس اعلام روابط عمومی حفاظت محیط زیست فارس، در خصوص نظارت دقیق‌تر و آموزش کارکنان به مدیریت باغ وحش شیراز اخطار داده و آن مدیریت مکلف شده که در خصوص نحوه رفتار، غذارسانی و مراقبت از حیوانات نگهداری شده در باغ وحش، کارکنان خود را آموزش داده و توجیه کند.

روابط عمومی محیط زیست فارس در این گزارش، ضمن تاکید بر ممنوعیت هرگونه بدرفتاری با حیوانات و حیوان‌آزاری در هر مکان و زمانی، خصوصا اماکن شناسنامه‌دار نظیر باغ وحش‌ها، اعلام کرده است که ضمن استناد به دستورالعمل مربوطه همواره برعملکرد باغ وحش‌ها نظارت و سعی داشته تا فضای موجود را به استانداردها نزدیک کند.

این روابط عمومی توضیح داده است که؛ به رغم شرایط کرونا، تعطیلی دوره‌ای باغ وحش‌ها و فشار اقتصادی ناشی از کاهش قابل ملاحظه درآمدهای این مرکز، باغ وحش شیراز اقداماتی نظیر نصب دوربین های مدار بسته و اصلاح تعدادی از قفس‌ها را امسال اجرا کرده و فضای نگهداری و محوطه مجموعه نسبت به یک دهه گذشته تغییرات مثبتی داشته است، اگرچه هنوز تا رسیدن به شرایط ایده‌آل فاصله زیادی دارد.

بازداشت فروشنده میمون در مشهد

 

به گزارش تابناک به نقل فارس، ابوالفضل شعبانی اظهار کرد: فردی که با تبلیغ آگهی فروش یک قلاده میمون در فضای مجازی ضوابط محیط‌زیست را نادیده گرفته بود از سوی مأموران یگان دستگیر شد.                                                   بازداشت فروشنده میمون در مشهد

فرمانده یگان حفاظت محیط‌زیست خراسان رضوی افزود: پیرو رصد مستمر فضای مجازی توسط یگان حفاظت محیط‌زیست دریکی از سایت‌های خریدوفروش، آگهی فروش این جانور وحشی غیربومی مشاهده و طی تحقیقات برنامه‌ریزی‌شده، متخلف به دام افتاد.

وی بابیان اینکه به استناد قانون شکار و صید، حمل، عرضه، فروش و صدور جانوران وحشی زنده یا کشته و اجزای آن‌ها بدون کسب پروانه و یا مجوز از سازمان حفاظت محیط‌زیست جرم است، یادآور شد: خریدوفروش جانوران وحشی و درج آگهی در فضا‌های مجازی نیز پیگرد قانونی و خلاف مقررات سازمان حفاظت محیط‌زیست است.

شعبانی در پایان از مردم درخواست کرد: در صورت مشاهده آگهی فروش جانوران وحشی در فضای مجازی و یا تخلفات شکار و صید به سامانه ۱۵۴۰ و یا شماره تلفن ۰۹۱۵۹۰۵۵۹۷۰ فرماندهی یگان حفاظت محیط‌زیست گزارش کنند.

در پی برگزاری مراسم قسامه؛ تایید حکم اعدام یک متهم در دیوان عالی کشور

 

حکم یک متهم به قتل که پیشتر طی برگزاری مراسم قسامه توسط ۵۰ شاهد، عامل قتل معرفی و با استناد به این مراسم توسط دادگاه کیفری تهران به اعدام محکوم شده بود، در دیوان عالی کشور تایید شد. قسامه یکی از ضعیفترین راههای اثبات قتل و جراحات و صدمات بر اعضاء بدن است که با وجود لوث (عبارت از ظن قاضی به راستگویی مدعی است) قابل اجرا است.

این مرد متهم است که در تاریخ ۱۶ آبان ۹۶ در بزرگراه آزادگان، مردی ۳۲ ساله ای به نام بهنام با شلیک گلوله به قتل رسانده است.

در حالی که متهم منکر شلیک به بهنام بود، پرونده اش به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران رفت و اولیای دم نیز در ابتدای دادگاه درخواست صدور حکم اعدام را مطرح کردند.

با توجه به انکار قتل از سوی متهم، دادگاه پرونده را از موارد لوث تشخیص داده و حکم به برگزاری مراسم قسامه صادر کردند.

با این حکم، اولیای دم ۵۰ نفر از بستگان نسبی خود را برای ادای سوگند به دادگاه معرفی کردند و آنها همگی قسم خوردند که این مرد قتل را مرتکب شده است!

بدین ترتیب در پایان جلسه قضات با استناد به برگزاری مراسم قسامه، متهم را به اعدام محکوم کردند.

در پی اعتراض مجدد متهم به حکم صادره، پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و قضات شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور حکم اعدام متهم به قتل را تایید کردند.

قسامه یکی از ضعیفترین راههای اثبات قتل و جراحات و صدمات بر اعضاء بدن است که با وجود لوث (عبارت از ظن قاضی به راستگویی مدعی است) قابل اجرا است و آن به صورت ادای سوگند توسط “پنجاه” نفر از بستگان در قتل عمدی و “بیست و پنج” نفر در قتل شبه عمدی است.  هرانا  ۸ اسفند

گزارشی از آخرین وضعیت اکبر فرجی در زندان تهران بزرگ

 

اکبر فرجی، زندانی سیاسی از شهریورماه سال جاری دوران محکومیت ۵ ساله خود را در زندان تهران بزرگ سپری می کند. آقای فرجی در تاریخ ۲۱ بهمن ۹۷ توسط ماموران اطلاعات سپاه بازداشت و مدتی بعد با تودیع قرار وثیقه آزاد شد. این شهروند نهایتا توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۶ سال حبس محکوم شد که این حکم عینا به تایید دادگاه تجدیدنظر رسید. با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مجازات اشد یعنی ۵ سال زندان در خصوص وی قابل اجرا است.

آقای فرجی در تاریخ ۲۱ بهمن ۹۷، توسط ماموران اطلاعات سپاه بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به ۱ الف منتقل شد. وی پس از گذشت ۴ روز به بند عمومی زندان اوین منتقل و نهایتا در تاریخ ۵ اسفندماه همان سال با تودیع قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد.

جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات اکبر فرجی در تاریخ ۲۰ فروردین ۹۸ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران برگزار و حکم دادگاه پس از ۳ روز به او ابلاغ شد. بر اساس این حکم آقای فرجی از بابت اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی به ۵ سال حبس و از بابت اتهام فعالیت تبلیعی علیه نظام به ۱ سال حبس، محکوم شد.
حکم صادره در مرحله تجدیدنظر بدون تشکیل جلسه عینا تائید شد. از این میزان با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی مجازات اشد یعنی ۵ سال زندان در خصوص وی قابل اجرا است.
از مصادیق اتهامات آقای فرجی فعالیت‌های وی در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی عنوان شده است.

آقای فرجی در تاریخ ۱۶ شهریور ۹۹ جهت تحمل دوران محکومیت خود راهی زندان تهران بزرگ شد. هرانا ۹ اسفند

پرونده سازی در دوران حبس؛ نرگس محمدی: من شاکی هستم در جایگاه متهم نمی‌نشینم

 

نرگس محمدی، سخنگو و نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، با گذشت حدود ۵ ماه از زمان آزادی از زندان، از طریق ابلاغیه‌ای که در تاریخ ۹ بهمن‌ماه به دست او رسیده جهت رسیدگی به پرونده‌ای که در دوران حبس برای او گشوده شده به دادگاه احضار شده است. در این احضاریه از خانم محمدی خواسته شده که امروز شنبه ۹ اسفندماه در این دادگاه حاضر شود. نرگس محمدی با انتشار نامه‌ای سرگشاده در این خصوص گفته است که “به هیچ عنوان در هیچ مرحله‌ای از این رسیدگی شرکت نکرده و از رای صادره از سوی محاکم قوه قضائیه در این پرونده تبعیت نکرده و قطعاً سرپیچی خواهم نمود”.

نرگس محمدی اکنون طی نامه‌ای سرگشاده با بیان اینکه در این دادگاه و هیچ مرحله‌ای از رسیدگی به این پرونده شرکت نخواهد کرد، گفته است که “اینجانب نرگس محمدی اعلام می‌دارم به هیچ عنوان در هیچ مرحله‌ای از این رسیدگی شرکت نکرده و از رای صادره از سوی محاکم قوه قضائیه در این پرونده تبعیت نکرده و قطعاً سرپیچی خواهم نمود. با ذکر گوشه‌ای از وقایع هولناک سوم دی ماه سال گذشته که منجر به طرح این اتهامات شده است، دلایل این اقدام خود را ذکر می‌نمایم.”

متن کامل این نامه:
“من شاکیم و در جایگاه متهم نمی نشینم حتی با زور و تعرض

در ۱۱ آذر ۱۳۹۹ و مدت کوتاهی پس از آزادی از زندان، من مجددا برای محاکمه در ۱۵ آذر به اتهامات واهی “برگزاری تحصن در اوین، افترا به رئیس زندان بابت ضرب و شتم، شکستن شیشه های ساختمان و توهین به مأمورین خدمت (رئیس زندان) و اخلال در نظم زندان از طریق برپایی مجلس بزم و رقص پس از خاموشی و در ایام سوگواری امام حسین” به دادگاه احضار شدم. در پی عدم حضورم در آن جلسه، و یک روز بعد از اعلام عمومی ممنوع خروجی من در ۹ بهمن، احضاریه مجددی به دستم رسید تا امروز ۹ اسفند برای محاکمه بر سر همین اتهامات در دادگاه حاضر شوم.

اینجانب نرگس محمدی اعلام می‌دارم به هیچ عنوان در هیچ مرحله ای از این رسیدگی شرکت نکرده و از رای صادره از سوی محاکم قوه قضائیه در این پرونده تبعیت نکرده و قطعاً سرپیچی خواهم نمود. با ذکر گوشه‌ای از وقایع هولناک سوم دی ماه سال گذشته که منجر به طرح این اتهامات شده است، دلایل این اقدام خود را ذکر می نمایم.

روز ۳ دی ۱۳۹۸ نامه کتبی ازسوی اجرای احکام، جهت ملاقات اینجانب با وکیلم، در حضور رئیس بند زنان و دوستان متحصنم ابلاغ شد و من از بند خارج شدم که دروغ، فریب و نیرنگی بیش نبود.

ساعت یک و نیم از بندخارج شدم، ولی به جای ملاقات با وکیل به اتاق ریاست زندان که مقامی امنیتی نیز حضور داشتند، برده شدم و چلسه با توهین های مکرر ریاست زندان شروع و ادامه یافت. اعلام کردم که به بند زنان بر می گردم و برای جلوگیری از درگیری از اتاق بیرون رفتم.

هنگام ترک ساختمان ریاست، از پشت سر مورد هجوم مردان قرار گرفتم. با حمله ناگهانی و شدید ریاست زندان شوکه شدم. در حالیکه ازحمله ایشان عصبانی بودم و فریاد میکشیدم، تذکر دادم که حق نداشتند به من دست بزنند و این خلاف قانون است و من شکایت خواهم کرد و در صورت ادامه تعرض، مقاومت خواهم نمود.

اما حمله های مکرر ایشان و جمعی از مردان که بیرون و داخل ساختمان تجمع کرده بودند، ادامه پیدا کرد. چند بار خودم را به در خروجی ساختمان رساندم که با حمله مردان و کشیدن، پرت کردن، با زور بالا کشیدن از پله ها مواجه شدم. وقتی در مقابل کشیده شدن روی پله ها مقاومت می کردم، آقای رئیس دستور دادند که ما دستهایش را گرفتیم، شما هم پاهایش را بگیرید بلند کنیم، ببریمش. ناگهان پارچه سیاهی روی سرم افتاد که از وحشت جیغ زدم و کنار انداختم. شال و کتم روی زمین افتاده بود و من با بلوز و شلوار بودم. چندین بار در اعتراض به بی حرمتی و تعرض و حمله های مردان و در تقلا برای بیرون رفتن از ساختمان، زمانی که دستانم را با فشار شدید از دستگیره جدا کردند، دستم را محکم به در کوبیدم و شیشه ها شکستند و دستانم مجروح شدند.

سه بار اقدام به سوار کردن به ماشین های متعدد(آمبولانس، پژو، ون) کردند که هر سه بار مقاومت کردم. من درخواست می کردم که به بند بازگردم و هر مجازاتی دارم ابلاغ شود و آنها میگفتند نمیتوانی به بند بازگردی. و من نمیدانستم مرا به کجا میخواهند ببرند و چه کار می خواهند بکنند.

سر سه راهی بازداشتگاه ۲۰۹ اطلاعات، بهداری و بند زنان، پژویی مقابل ما ایستاد. من بلافاصله روی پاهایم چمپاتمه نشستم و سوار نشدم. ناباورانه رییس زندان با دو دستشان بدنم را گرفتند و درست حالت پرت کردن یک حیوان به پشت وانت، با سر به داخل پژو پرتاب کردند. از وحشت برخورد سرم به ماشین دستانم را به سمت بالا بردم که بر اثر اصابت دستانم به بدنه ماشین، ساعت مچی ام شکست و بیرون افتاد و من با صورت روی صندلی افتادم. مردی که می‌شناختمش ان طرف نشست تا من نتوانم از ماشین بیرون بروم. من هنوز مقاومت میکردم و نیمی از بدنم بیرون بود. رئیس زندان به وقیحانه ترین و شرم آورترین شکل ممکن پایین بدنم را گرفتند و به داخل ماشین هل دادند و بلافاصله روی پاهایم نشستند. انچنان وضعیت هولناکی داشتم که به زحمت از روی صندلی بلند شدم و نشستم. در حالی که خون دستانم بند نیامده بود.

داخل ماشین آقای رئیس که کنارم نشسته بود، به راننده‌شان دستور دادند که برود و دو نخ سیگار کنت بیاورد. راننده، سیگارها را آورد تحویل داد و پائین ماشین ایستاد. آقای رئیس که دهانش لای موهایم و کنار گوشم بود دستور داد که نرگس سیگارها را روشن کن تا سیگار بکشیم. از شدت بغض و خشم دستانم را که خونریزی می‌کرد به هم فشار می‌دادم. سکوت کردم. با تحقیر دستور داد که اگر خودت نمی‌کشی، سیگار من را روشن کن. از شدت خشم و از بغض خفه‌کننده دندان‌هایم را روی هم گذاشته و فشار می‌دادم. من زن ایرانی هستم که شیوه تحقیر، ارعاب و سلطه جویی مردسالاران حکومت استبدادی را نیک میشناسم و انگیزه انها را میفهمیدم. چنانچه لحظه‌ای توان کنترل دستانم را از دست می‌دادم قطعاً سیلی و مشت محکمی بر صورت‌شان می‌کوبیدم که البته سزاوار بود چنین می‌کردم و البته نکردم. از ابتدای تعرضِ مردان بی‌اخلاق عهد کردم که وارد بازی و چرخهٔ خشونت تحقیرآمیر تدارک دیده شده توسط نهادهای امنیتی قضایی نشوم. همان‌طور که عهد کردم اشک و آه را در چشمان و سینه‌ام خشک و محبوس کنم که ذره‌ای عجز و تردید و ناله نداشته باشم و شعله خشم و مقاومت را از زنده نگه دارم.

مقاومت کردم، تمکین نکردم،‌فریاد زدم، با دستانم بر شیشه‌ها کوبیدم و خرد شدنِ‌قدرت پوشالی‌شان را با خرد کردن شیشه‌های درهای بسته‌شده به رویم نشان دادم.

شال بر سر نداشتم و لباسم بر اثر کشیده شدن روی زمین و ماشین و … بسیار نامناسب بود. یقه لباسم شکافته شده بود.

بعد از تاریک شدن هوا در آن سرمای دی‌ماه، سراسر لباس‌هایم آغشته به خون بود. ماشین ون در مقابل شکنجه‌گاهِ سلول‌های ۲۰۹ وزارت اطلاعات مقابل پاهایم متوقف شد و در حالیکه سرود «زده شعله در چمن» را فریاد می‌زدم توسط سه مرد امنیتی از پشت سر به داخل ماشین پرت شدم و روی صندلی افتادم. بلافاصله دستبند را بر روی زخم مچ دستم کوبیدند و آنچنان فشار دادند که دوباره زخمم باز شد و خون از ناخن‌های دستم روی پاهایم می‌چکید، و من برای همرزمانم در بندهای زندان اوین «یار دبستانی» را سر داده بودم. نمی‌دانستم چرا و به کجا می‌برند و چه در انتظار من است.

۱- آنچه بر من گذشت، امری شخصی نیست، بلکه کاملاً مساله‌ای سیاسی است و البته برای من بُعد زنانگی، مهمتر از هر بُعد دیگری است. گو اینکه این عمل هتک حرمت انسان، لگدمال کردن حقوق زندانی سیاسی و مخالف حکومت است، اما تعرضی فاحش به زنانگی ماست که در مقابلش تمام قد خواهم ایستاد.

۲- در ایام کودکی وقتی دبستانی بودم و از مدرسه ما را به اجبار به نماز جمعه برده بودند، ناگهان زنی را در مقابل نمازگزاران، روی زمین انداختند و براداران و خواهران حزب‌الهی در مقابل چشمان ما که کودکی بیش نبودیم، زن را زیر شلاق کشیدند. من شنیدم که او یک زناکار است، یعنی حد شرع مقدس را رعایت نکرده است. وقتی سال دیپلم بودم به دلیل رنگ آجری مانتو-ام در ایام ده روز اول ماه محرم که ایام امر به معروف بود بازداشت شدم و در بازداشتگاه وزرا شلاق خوردنِ سه زن را با بهت و وحشت نگریستم۰ چون حجاب‌هایمان ایراد داشت. تن ما زنان آماج شلاق‌های مردان متشرعِ حکومت استبداد دینی شد تا شرع را حرمت گزارند. من از نسلی هستم که کمربند پشت مانتومان به دلیل تحریک مردان، روسریِ کوچک روی موهایمان، رنگ لباس‌مان، لاک ناخن‌مان، تنگی و کوتاهی شلوار و مانتومان، جوراب سفیدِ زیر شلوار و در داخل کفش کتانی‌مان، ایستادن با یک پسر همکلاسی برای بحث سر موضوعِ درسی، یا قدم زدن با یک مرد در پیاده‌روی خیابان و در انظار عمومی، حتی زیبایی و شادابیِ طبیعی چهره‌هایمان موجب ترس، اضطراب، تحقیر، توهین و مجازات، شلاق، کمیته انضباطی و زندان شد. عکس‌های پزشکی قانونی زنجان نشان می‌دهد که تن من از شانه و سینه تا بازو و ران پا چگونه توسط مردان دریده شده بود. چه شده است که تن محکوم به پوشیده ماندن، دیده نشدن، و حتی حذف شدن ما زنان، اکنون با دستان مردان حکومت دریده می‌شود و غیرتی را برنمی‌انگیزد و مستوجب مجازات نمی‌گردد، بلکه زن دریده‌شده در جایگاه متهم می‌نشیند. تن ما زنان روزی برای حفظ ایمان و شرع مردانِ در حکومت، و روزی دیگر برای حفظ قدرتشان، فرودگاه شلاق‌ها و تازیانه‌هایشان شد و چه سخت است تمکین به اینکه اکنون هم باید زنان در بیدادگاه‌های‌شان در جایگاه متهم بنشینند که چرا وقتی تن‌شان را دریدند، دهان‌شان باز شد و فریاد زدند! این یک مسالهٔ شخصی و یک رسیدگی حقوقی نیست که من در دادگاه حاضر شوم و از خود دفاع کنم.

۳- آیا به شکایت دختری بی‌پناه و زندانی، نیلوفر بیانی علیه بازجویان رسیدگی شد؟ یا او نیز در جایگاه متهم به تشویش اذهان عمومی نسبت به مردانِ حکومتی نشسته‌ است؟ آیا این تعرض مشابه تعرض به فهیمه، نگارا، و فریبا در بازداشتگاه ۲۰۹ و زهرا در بازداشتگاه ۲الف نیست که حکایت‌ و شکایت‌شان به گوش مسئولان رسید و ره به جایی نبرد؟ من متهم به شکستن شیشه‌های زندان، اخلال در نظم زندان، و افترا به رئیس زندان اوین شده‌ام. اعلام می‌کنم من به دلیل دروغ، نیرنگ، توهین، و تعرض مردان اوین و در اعتراض به دست درازی، حملات و رفتارشان شیشه‌هایِ در و پنجره ساختمان ریاست زندان را شکستم و اگر عملی متقابل انجام میدادم حق داشتم که البته انجام ندادم و نه چنین مدیرانی، نه چنین زندان‌هایی، و نه نظم چنین زندان‌هایی را به رسمیت نمی‌شناسم. من متهم به توهین و افترا به رئیس زندان شده‌ام. اینجانب به رئیس زندان نه فحش داده‌ام و نه کتک‌شان زده‌ام (که اگر می‌زدم قطعاً شهامت اعلامش را داشتم و قابل دفاع میدانستم)، اما به شدت مقاومت کرده و فریاد زدم. اگر فریاد اعتراض، یا مقاومت و ایستادگی من در مقابل‌ رفتارچنین مردانی، توهین است، بسیار به جا کردم.

۴. شکایت من در ۴ دی‌ماه در زندان زنجان علیه رئیس زندان اوین به مقامات قضایی تقدیم شد،که هرگز مورد رسیدگی قرار نگرفت، اما شکایت وزارت اطلاعات آقای روحانی و رئیس زندانِ آقای رئیسی منجر به محاکمهٔ اینجانب شده است. چند روز پس از تبعید من به زندان زنجان سخنگوی قوهٔ قضائیه ضرب و شتم مرا کذب خواند. من هیچ نمی‌گویم جز اینکه این سیستم قضایی مدعی مبارزه با فساد اقتصادی است، جای طرح این سوال است که آیا غارت‌گران ابرو و حیثیت مردم می‌توانند با غارت‌گرانِ اموال مردم مبارزه کنند؟

نرگس محمدی/ ۹ اسفند ۱۳۹۹

در ارتباط با نرگس محمدی گفتنی است او در تاریخ ۱۶ مهرماه امسال با استفاده از قانون کاهش مجازات حبس از زندان زنجان آزاد شد. وی باگذشت حدود ۵ ماه از زمان آزادی کماکان از حق داشتن گذرنامه و خروج از کشور محروم است. ممنوعیت خانم محمدی از خروج از کشور جهت ملاقات با همسر و فرزندان خود در شرایطی است که در محکومیت پیشین وی مجازات تکمیلی ممنوعیت خروج از کشور عنوان نشده بود.

خانم محمدی که از تاریخ ۱۵ اردیبهشت ١٣٩۴ در زندان بسر می‌برد، برای سه اتهام به ۱۶ سال زندان محکوم شده بود. پنج سال برای ” اجتماع و تبانی علیه نظام” یک سال برای “برای تبلیغ علیه نظام” و ده سال برای تاسیس و همکاری با انجمن لگام، انجمنی برای لغو مجازات اعدام، مطالبه‌ای که از سوی حکومت در ایران تحمل نمی‌شود. بنا بر ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی و با در نظر داشت «مجازات اشد»، نرگس محمدی باید ١٠ سال زندان را تحمل می‌کرد.

خانم محمدی روز شنبه ۳۰ آذرماه ۹۸ همراه با ۷ زندانی سیاسی دیگر در بند زنان زندان اوین طی نامه‌ای از تحصن چند روزه خود در زندان به مناسبت چهلمین روز و در همراهی با خانواده‌های داغدار اعتراضات سراسری آبان خبر داده بودند. در پی این تحصن مسئولان زندان اوین خانم محمدی و دیگر زندانیان تحصن کننده را به تبعید به زندان دیگر تهدید کرده بودند که در نهایت روز سه شنبه ۳ دی ماه ۹۸ وی را از زندان اوین به زندان زنجان منتقل کردند. خانم محمدی دیماه سال گذشته نیز طی نامه ای به شرح وقایع و برخورد رییس زندان اوین و نیروهای امنیتی در جریان انتقال وی پرداخته بود.

اعتراض‌های سراسری؛بازداشت دستکم19 تن در شهرهای پاوه، تبریز، دهدشت، بهبهان، یاسوج، تهران، گنبد کاووس، سنندج و ارومیه

  نیروهای  امنیتی در پاوه، تبریز، دهدشت، بهبهان، یاسوج، تهران، گنبد کاووس، سنندج، ارومیه، دستکم 19 تن از شهروندان را بازداشت کردند.‌ به گزار...